.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
درد دل فرزند يک شهيد

يکي از بينندگان «تابناک» با ارسال پيامي به این سایت  آورده است: اينجانب مدتي است دچار مشكل اساسي شده‌ام و مي‌‌خواهم درد دل خود را با شما بگويم.
ما پنج برادر و يک خواهر هستيم كه پدرمان در دهم اسفند سال 1364 در منطقه عملياتي بانه با اصابت هشت گلوله به شهادت رسيد. او در آن زمان درجه ستوان يك توپخانه بود. در سال 72 نيز مادرمان پس از مدت‌ها كه با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي‌كرد، دار فاني را وداع گفت. ما مانديم و اين غم‌هاي بزرگ و بي‌مهري و بي‌عاطفگي. نه تهاجم فرهنگي روي ما اثر گذاشت، نه حرف‌هاي بيهوده مردم. فقط و فقط درس خونديم. با استفاده از سهميه خانواده شهدا همگي رفتيم دانشگاه. در اين مدت به جاي اينكه با افتخار از اين موضوع صحبت كنيم هميشه پنهان مي‌كرديم كه اين نكته خودش جالب است ـ پدر من و امثال من براي اين مملكت رفتند ـ مادر من از بس مشكلات زياد بود، سرطان گرفت و ما همگي حسرت داشتن پدر و مادر را به دل گرفتيم. بماند.

الان چهار نفر از شش نفرمان ازدواج كرديم و مشغول كار هستيم و بي سر و صدا كارمان را مي‌كنيم. خدا را گواه مي‌گيرم كه تاكنون هيچ امتيازي هم از بنياد شهيد يا ارتش نگرفتيم. از سال 75 در منزل سازماني ارتش سكونت پيدا كرديم. البته منزل كه چه عرض كنم. موتور خانه رو خالي كردن. يه دستي به سروگوشش كشيدن و ماها رو مثل اسراي عراقي جا دادند. ما هم بچه بوديم و بي پول. الان بعد از گذشت چند سال، دقيقا قبل از عيد و دقيقا چند روز قبل از سالگرد پدر عزيزمون حكم تخليه منازل سازماني رو بهمون دادند كه تا سه ماه ديگه بايد اونجا رو خالي كنيم. البته بعد از ازدواج، ما ديگر آنجا ساكن نيستيم. فقط دو تا برادر كوچكترم آنجا هستن كه ما هم هميشه بهشون سر مي‌زنيم و پخت و پز و شستشو ... همه به عهده ما و خانواده ماهاست. خوب حالا ما بايد چكار كنيم؟ اين است عدل علي؟ به كدامين گناه؟ فقط چون پارتي نداريم؟ يه عده‌اي که فقط از نام شهيد دارند استفاده مي‌كنند، بيان جواب بدن. هر جا هم كه به نظرمون رسيد رفتيم سر زديم. التماس كرديم. قبول نمي‌كنن. هيچ كس جواب قاطع نمي‌ده. ارتش مي‌گه به عهده بنياد شهيده، بنياد هم مي‌گه به عهده ارتش. ما مونديم اين وسط.

ما هيچي نمي‌خواهيم. فقط مي‌گوييم تا پايان دوران تحصيل تمديدش كنند. به خداوندي خدا، دل آدم مي‌سوزه واسه برادراي كوچيك من. نه پدر نه مادر. روي پاي خودشون ايستادن ولي اين مشکلات تا كي؟ تمام زندگي خانواده شش نفري ما پر از درد و غم و بدبختي بوده، با حقوق مستمري كم پدرم. چشم حقارت مردمی که هميشه به عنوان آدم‌هاي گرفتار نگاهمون كردن. هميشه تو سختي، تو فشار، تو گرفتاري، به جاي اينكه ماها كه شديم باعث افتخارشون، تحويلمون بگيرن، بيشتر طردمون كردن.

نمي‌خواهم وقتتون رو بگيرم. فقط مي‌خواهم به شما بگويم اگر در هفته جاري جوابمون رو نگيريم، از ارتش يا بنياد شهيد، يعني بايد برادرهاي من تو خيابون بخوابند؛ معنيش اينه. ما همه مشكلاتمون و كارشكني‌هايي که شده به تمام خبرگزاري‌ها مي‌ديم. ما آب از سرمون گذشته. هممون مستاجريم. ما چشم و چراغ اين ملت بوديم؟ اي واي بر ما! نمي‌دانم چرا اينها رو به شما گفتم، ولي تنها كسي هستيد كه از اين ماجرا با خبر است. فقط به عنوان يك انسان دعا كنيد كه مسئولان به ما جواب بدهند. به همه‌ مسئولاني که به فکرمان مي‌رسيد نامه نوشتيم، اميدواريم به شکلي مشکل ما حل شود.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

س . ا 19 اسفند 1387
سلام عزیزم من هم یکی مثل شما اما مادر دارم و بالای سرم است و ازدواج کردم . من هم یک فرزند شهیدم که بنیاد شهید هم همین بلاها را به سرمان می اورد . حالا چی کار باید کرد مجبوریم دیگه تحمل کنیم . خدا که بالاسرمان هست و شاهده اشکالی نداره . از خداوند متعال برای شما صبر و تحمل را آرزو میکنم .به امید موفقیت تان
بي نام 20 مهر 1388
سلام من پدرم شهيد نيست ولي شهدا را دوست دارم

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.322 seconds.